درزمانی که زمان سیرمجازی میکرد درمکانی که ملک سلسله بازی میکرد
درهوائی که ترنج لب تو میجوشید دست صنعتگرتوآینه سازی میکرد
مست بودم که درآن میکده ممنوع نبود ساقی مست اگرقصدنمازی میکرد
عقل هم درطلب باده وپیمانه نشست شدخماروپس ازآن عرض نیازی میکرد
به جنون آمدن ما همه از آن( می) شد .....
درباره خودم
پیوندهای روزانه
لوگوی وبلاگ
منوی اصلی
صفحه نخست
پست الکترونیک
صفحه ی مشخصات
خانگی سازی
ذخیره کردن صفحه
اضافه به علاقه مندیها
نوشته های پیشین
آمار وبلاگ
بازدید امروز :20
بازدید دیروز :0 مجموع بازدیدها : 14109 خبر نامه
جستجو در وبلاگ
|